انسان‌ها متخصص شدند و دیدند این‌طور بهتر نتیجه می‌گیرند. آفت موضوع آن بود که فکر کردن و فهمیدن هم تخصصی شد. فقه در لغت به معنی فهم است. اگر فقه تخصصی شود به آن معنی است که فهم از کسانی که تخصصشان فقه نیست ساقط است. پس معلوم است که فقه نباید تخصصی باشد. چرا این کار را نکنیم که  از هر گروه و صنفی یک نفر در دین تفقه کند و بعد به سمت صنف خود بازگردد و آن‌ها را هشدار دهد؟ «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»

از پیامدهای تخصصی شدن فقه آن است که از اهالی علوم کامپیوتر کسی مبادی حلال و حرام را نمی‌داند تا راجع به معاملات ارزهای دیجیتال فتوا دهد. کسی هم که از ارزهای دیجیتال سر در نمی‌آورد نمی‌تواند راجع به آن فتوا دهد چرا که «تصدیق بلاتصور محال است».

نقلی در میان حوزویان وجود دارد که در چند صد سال پیش وقتی می‌خواستند به طلاب مکاسب بیاموزند می‌گفتند بروید در بازار ببینید کاسبان چه می‌کنند که همان مکاسب است. فقه در میان مردم بود نه برای گروهی خاص. عالمان دین کار تجاری می‌کردند که البته با احتساب پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - به عنوان یک تاجر اصلا چیز عجیبی نیست.

حال که فقه و به طور کلی دین در میان مردم نیست شما را به شنیدن احکامی دعوت می‌کنم که دیگر به آن‌ها عمل نمی‌شود و کم کم از اقتصاد اسلامی کنار گذارده شده‌اند. می‌خواهم هشدار دهم که ممکن است جمهوری اسلامی با بانک‌هایش ربا را هم مانند موارد دیگر حلال کند. طبق کتاب اقتصاد اسلامی شهید مطهری موارد زیر از مکاسب حرام هستند:

  • گرفتن اجرت بابت واجبات که پیش‌نمازان ما جهت اقامه‌ی نماز اجرت می‌گیرند،
  • گرفتن اجرت بابت قضاوت که قضات ما مدت‌هاست برای قضاوت دست‌مزد می‌گیرند،
  • مجسمه‌سازی،

موارد زیر هم از معاملات حرام هستند:

  • ربا که بانک‌های ما غیر از رسالت و شاید کمتر از ۳تای آنها به سادگی مبادرت به ربا می‌کنند و نه تنها بانک‌ها ربا انجام می‌دهند بلکه در بین بانک‌ها هم بازار ربا داغ است و از هم نقدینگی را به ربا می‌گیرند. نه تنها در میان بانک‌ها بلکه بین بانک‌ها و حاکمیت هم این رابطه برقرار است و بانک‌ها از بانک مرکزی ربا می‌گیرند. واقعا بابت این موضوع باید به جمهوری اسلامی دست‌مریزاد گفت،
  • ربای معاملی هم حرام است که یعنی مقدار کمتری خرمای خوب را بگیری و مقدار بیشتری خرمای بد را بدهی.

حال که به اندازه‌ی کافی تعجب کرده‌اید شما را صادقانه دعوت می‌کنم که فکرکردن را امری تخصصی ندانید و نگذارید دیگران برای شما فکر کنند. ما باید هر کدام یک فقیه باشیم و تصمیم‌های زندگی‌مان را انجام دهیم. مگر نظام مستضعفی و مستکبری را چیزی جز تفویض اختیار مردم به برخی شکل داده است؟

 باید در زمین سیر کنیم و متوجه شویم که نظام شبه‌سوسیال اروپایی‌ها بهتر از نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی یا ایالات متحده کار می‌کند.