در مناظرات سیاسی انتخابات شاهد آن هستیم که نامزدها سخنانی می‌گویند که بیشتر از آن که توسط عوام قابل هضم باشد مخصوص نخبگان است. در چنین موردی حتی چهره نامزدها ممکن است بیشتر از سخنانشان بر نظر مردم تاثیرگذار باشد. آیا می‌توان این ایراد را از مسائلی که در اندازه کشوری با مردم سر و کار دارند زدود؟

این که معیار GDP یا تولید ناخالص ملی یا چه و چه و چه افزایش یافته است لزوما برای همه مردم آشنا نیست. چند درصد از مردم ایران که شامل افراد مسن و روستایی هم می‌شود می‌دانند تولید ناخالص ملی چیست؟ چند درصد مردم می‌فهمند کسری بودجه موجب افزایش تورم است؟

این موضوع حتی فراتر از مسائل آکادمیکی مثل موارد فوق است. وقتی دو نامزد دو روایت مختلف از یک تاریخ می‌کنند برای کسی که آن موضوع برایش علی السویه است چه فرقی می‌کند.

در چنین فضایی است که اتفاقا شعارها و لحن صحبت و حتی چهره اهمیت زیادی پیدا می‌کنند.

راهکار این آسیب به نظر من آن است که نامزدها بکوشند مفاهیم پیچیده سیاسی، اجتماعی فرهنگی را لخت کنند و به زبانی ساده برای مردم بیان کنند، نه این که به سمت شعارها و بازی با الحان بروند و نه این که انتظار داشته باشند مسائل غامض آکادمیک با الفاظ قلمبه و سلمبه به پرده ذهن مردم بنشینند.