سلام، اگر مرد و زن یکسان اند پس چرا به هر دو نمیگوییم «زن»؟ یا چرا به هر دو نمیگوییم «مرد» یا «انسان»؟ آیا تفاوتهای مرد و زن به تفاوت قانونگذاری در بارهی آنها هم میانجامد؟ میتوانم بگویم اقلا دلیلی وجود ندارد که قانونگذاری یا سیاستگذاری برای آنها یکسان باشد.
۳۱ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۴۲
۰
۰
alto stratous
سلام،
پیش خودم فکر میکردم که با شهرنشینی و کمترشدن آشناییهایی که بستر اعتماد زیاد هستند چه کسی ضرر میکنه. میدیدم که آقایون و خانمهای ماخوذ به حیا کمتر با هم در ارتباطند و احتمالا هم رو کمتر میشناند. پس کلا چطور ممکنه به هم علاقهمند بشن و مقدمه ازدواجشون فراهم بشه...
۱۸ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۲۸
۰
۰
alto stratous
شاید طبق معیارهای تخصصی یا معیارهای عوام یک نظام وضعیت خوبی نداشتهباشد. اما این که این سیستم در حال تغییر است می تواند امیدبخش آن باشد که اوضاعش بهتر میشود. به نظر من جمهوری اسلامی هم از این دست نظامهاست.
۰۳ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۱۸
۰
۰
alto stratous
عصمت مسئله جالبی است که مورد اختلاف بوده و هست. به نظر میرسد که اهل کلام به سادگی از این مسئله گذر کردهاند. این که چگونه ممکن است اختیار با عصمت جمع شود مسئله عمیقی است در ادامه به آن میپردازیم.
۰۱ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۴۴
۰
۰
alto stratous
مبادرت در سیاست و مقدم بر آن آگاهی سیاسی کار بسیار خوبی است، اما لطفا به عنوان سرگرمی سیاستبازی نکنید. و از آن مهم تر نگذارید دیگران با شما بازی کنند.
۱۵ دی ۹۶ ، ۱۱:۴۵
۰
۰
alto stratous
اولا بگویم من قائل به اختیارم و در ادامه به بیان این عقیدهام خواهم پرداخت. مسئله اختیار از دیرباز مورد بحث بوده است. یکی از تنگناهایی که نقلیها نمیتوانند از آن رد شوند مسئله اختیار است. از مواردی که در مسئله اختیار چالش برانگیزند میتوان به موارد زیر اشاره کرد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
- گفته میشود علم خداوند کامل است پس میداند چه کار خواهیم کرد پس اختیار نداریم،
- گفته میشود خداوند ثابت است و از علت ثابت معلول ثابت هم صادر میشود پس اختیار نداریم،
- گفته میشود نه آزادی کامل است که مثلا از تعریف انسان خارج شویم و نه جبر است که هیچ انتخابی نداشته باشیم.
۰۴ مهر ۹۶ ، ۰۱:۴۸
۰
۰
alto stratous
شناخت زمان مانند کلیدی برای فهم مفاهیم دیگر است؛ اختیار، علیت، علم، حرکت، غفران و بداء هرکدام مفهومی در هم تنیده با زمان دارند. صحت شناخت ما از زمان در فهم این مفاهیم نیز راهگشا خواهد بود. در ادامه به بیان مدلی سازگار برای زمان خواهیم پرداخت.
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۵۱
۰
۰
alto stratous
گاه واقعگرایی تنها به شعاری تبدیل میشود و به جای این که به این معنی باشد که با شناخت صحیح از محیط باید عمل کرد به این معنی بیان میشود که اصلا محیط را نباید تغییر داد. به جای این که به این معنی باشد که بعد از طراحی مطلوب با نگاه به واقعیات طراحی خود را برای گذار به حالت مطلوب ویرایش کنید به این معنی بیان میشود که با استفاده از واقعیات طراحی کنید. این یک بی غیرتی بزرگ است. در پرتو این مسائل است که من به یک آرمانگرا چون سید رئیسی رای میدهم و به یک واقعگرا چون شیخ روحانی رای نمیدهم.
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۶
۰
۰
alto stratous
بعید نیست که افرادی که مخاطب یک نظرسنجی خاص هستند افکار خاصی هم داشته باشند. کسی که بیشتر پیگیر شبکههای اجتماعی است را تصور کنید و در کنار کسی بگذارید که کمتر پیگیر آنهاست. به نظر شما از لحاظ فرهنگی این دو یکسان اند؟ همین که الگوی رفتاریشان در مورد شبکههای اجتماعی متفاوت است یعنی طرز فکر متفاوتی هم دارند. وقتی افرادی که پیگیر شبکههای اجتماعی هستند را در نظر بگیریم احتمالا افکار مشابه تری نسبت به هم دارند تا وقتی که چند نفر از افراد پیگیر شبکههای احتماعی را با چند نفر از افرادی که شبکههای اجتماعی را پیگیری نمیکنند در نظر بگیریم.
پس احتمالا این که افراد مخاطب یک نظرسنجی انتخاباتی در شبکهای از شبکههای اجتماعی باشند روی توزیع رایشان تاثیر دارد و نتایج نظرسنجی گویای نتایج در کل جامعه ایران نیست. وای که چه بسا که این نظرسنجیها دستمایه سوء استفادهاند. برای رفع این موضوع چه باید کرد؟
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۰۴
۰
۰
alto stratous
در مناظرات سیاسی انتخابات شاهد آن هستیم که نامزدها سخنانی میگویند که بیشتر از آن که توسط عوام قابل هضم باشد مخصوص نخبگان است. در چنین موردی حتی چهره نامزدها ممکن است بیشتر از سخنانشان بر نظر مردم تاثیرگذار باشد. آیا میتوان این ایراد را از مسائلی که در اندازه کشوری با مردم سر و کار دارند زدود؟
۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۵۱
۰
۰
alto stratous